شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ گل رو به طرف بابا دراز کرده بود مي گفت: بابا جون بگير بابا نگاه مي کرد و گريه مي کرد تعجب کردم که چرا گل رو نمي گيره پرستار که ملحفه رو کنار زد دلم آتيش گرفت دو دست و دو پاي پدر قطع شده بود پدر گريه مي کرد و دختر بهش زل زده بود ...
قرار عاشقي
رتبه 0
0 برگزیده
865 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله مرداد ماه
vertical_align_top