پيام
+
تا وارد اتاقش شدم از خواب پريد
عرق به پيشاني اش نشسته بود
گفتم: چي شده داداش؟
گفت: «يک ساعت بود با حضرت زهرا سلام الله عليها حرف ميزدم.»
گفت:« فقط از خدا مي خوام روز شهادت بي بي سلام الله عليها شهيد بشم»
sajede
92/11/6
قرار عاشقي
روز شهادت حضرت زهرا سلام الله عليها داشت نماز صبح مي خوند
توي قنوت نماز بود که ترکش پهلويش رو شکافت...
خاطره اي از زندگي شهيد عليرضا هاشم نژاد