پيام
+
نجف آباد اصفهان که بوديم يه پيرزن سراغ حاج احمد رو مي گرفت.وقتي حاجي برا سركشي اومد ، پيرزن رفت ملاقاتش ...
يه هفته بعد از اون ملاقات پسر پيرزن اومده بود برا تشکر.مي گفت: حاج احمد مشكلم رو حل كرده.بعدها فهميديم
❀حرف دل
92/11/7
قرار عاشقي
پسر پيرزن به خاطر نداشتن ديه داشته مي افتاده زندان.حاج احمد هم بخشي از ارثيه اي که از پدر و مادرش بهش رسيده بود رو ميده به پيرزن
پيرزن هم پول ديه پسرش رو مي پردازه و از زندان آزادش مي کنه ...
خاطره اي از زندگي شهيد حاج احمد کاظمي- راوي: يکي از همکاران شهيد
*نفيسه
??
❀حرف دل
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَ عجِّل فَرَجَهُم@};-