پيام
+
زمان شاه بود.داشتيم با هم تو خيابون قدم مي زديم.يه خانم بي حجاب داشت جلومون راه مي رفت.فاطمه رفت جلو و بدون هيچ مقدمه اي ازش پرسيد:«ببخشيد خانم،اسم شما چيه؟»خانم با تعجب جواب داد:«زهرا،چطور مگه؟»فاطمه خنديد و گفت:«هم اسميم»بعد گفت
*بنت فاطمه*اظهر
92/11/10
قرار عاشقي
:«ميدوني چرا روي ماشين ها چادر مي کشن؟»خانم که هاج و واج مونده بود گفت:«لابد چون صاحباشون مي خوان سرما و گرما و گردو غبار و اينجوري چيزا به ماشينشون آسيب نزنه.»فاطمه گفت:«آفرين!من و تو هم بنده خدا هستيم و خدا به خاطر
قرار عاشقي
علاقه ش به ما،يه پوششي بهمون داده تا با اون از نگاه هاي نکبت بار بعضيا حفظ بشيم و آسيبي نبينيم.خصوصا اينکه هم نام حضرت فاطمه(س) هم هستيم... بعدها که دوباره اون خانم رو ديدم،محجبه شده بود.»(شهيده فاطمه جعفريان)
❀حرف دل
اَلـلّـهُـمَّ صَـلِّ عَـلـي مُـحَـمَّـدٍ وَ آلِ مُـحَـمَّـدٍ وَ عَـجِّـل فَـرَجَـهُـم -