شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ بچه ها رو برده بوديم اردو.براي ناهار يه رستوران بين راهي رفتيم.همه معلما کنار بچه ها مشغول غذا خوردن شدن، ولي شهلا بلند شد و با غذاش رفت بيرون!نشست پيش فقيري که کنار جاده نشسته بود و غذاش رو با اون خورد. وقتي برگشتيم تو اتوبوس،بچه ها به خاطر اينکه با يه گدا غذا خورده بود،اذيتش مي کردن. اولش هيچي نمي گفت؛ولي بعد جواب
داد:«مگه نديدين موقع غذا خوردن بهمون نگاه مي کرد؟ خب منم نتونستم بشينم راحت غذام رو بخورم.حالا که اين کار رو کردم،وجدانم راحته» ...همه بچه ها ساکت شدن. (شهيده شهلا هادي ياسين)
❀حرف دل
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَ عجِّل فَرَجَهُم
قرار عاشقي
رتبه 0
0 برگزیده
866 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top