پيام
+
معمولاً صورت بشاشي داشت.يک بار سر مسئله اي با هم به توافق نرسيديم.هر کدام روي حرف خودمان ايستاده بوديم که او عصباني شد،اخم توي صورتش افتاده بود و لحن مختصر تندي به خود گرفت.از خانه زد بيرون...
وقتي برگشت دوباره همان طور با روحيه باز و لبخند آمد.بهم گفت«بابت امروز صبح معذرت مي خواهم.»مي گفت:نبايد گذاشت اختلافات خانوادگي بيش از يک روز ادامه پيدا کند.
راوي: همسر شهيد اسماعيل دقايقي
رهبر يار کوچک
92/12/1
❀حرف دل
اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَ عجِّل فَرَجَهُم