شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ مي خواستيم بريم عروسي دختر خواهرم.برف اومده بود و هوا خيلي سرد بود.اتفاقاً حسن آقا همون روز براي انجام كار اداري با ماشين سپاه اومده بود.بهش گفتم: مادر جون!مي خواهيم بريم عروسي هوا خيلي سرده،اگه مي توني ما رو برسون.حسن گفت: مادر جان ، اين ماشين بيت الماله.من حق استفاده شخصي از اون رو ندارم... راوي: مادر شهيد حسن ستوده
قرار عاشقي
رتبه 0
0 برگزیده
866 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله فروردين ماه
vertical_align_top