شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

+ يازده دوازده ساله بود و داشت با بچه ها بازي مي کرد زن دايي صداش کرد و گفت: بيا ناهار حاضره اومد سر سفره نشست اما دست به غذا نميزد زن دايي با تعجب گفت: مگه گرسنه نيستي ؟ چرا نمي خوري؟!!! همونطور که سرش پايين بود گفت: ميشه خواهش کنم چادرتون رو سرتون کنين؟
زن دايي وقتي ديد با اين سن و سال اينقدر مقيده خوشحال شد رفت چادرش رو سرش کرد تا محمد علي راحت غذا بخوره خاطره اي از زندگي رئيس جمهور شهيد محمد علي رجايي منبع: کتاب سيره ي شهيد رجايي ، صفحه 34
@};- اَللّهُمَّ صَلِّ عَلى‏ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ وَ عجِّل فَرَجَهُم@};-
قرار عاشقي
رتبه 0
0 برگزیده
866 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله اسفند ماه
vertical_align_top