با عصبانیت فریاد زدم .
- این بچه رو کی آورده به اینجا ! مرد میانسالی برای وساطت آمد : برش نگردونید . این بچه حالا که اومده ، من خودم ازش مراقبت می کنم .
گفتم : نمیشه پدر جان ، این بچه فردا پدر ومادرش مشکل درست می کنند .اگه این بچه شهید بشه ، مردم بدبین میشن . گفت : پدر این بچه منم !!! خواهش میکنم بذارید بمونه .سیزده سالشه اما به اندازه یه مرد پنجاه ساله قدرت داره !